خلاصه
خون آشام یوی دختر یک شینما و زنی است که هم خون طایفه شی و هم خون یک خون آشام به نام خون آشام مییو دارد. میراث شیعه خاص یویی او را عمیقاً به دریاچه ای جادویی متصل می کند که در سطح متفاوتی از وجود زندگی می کند. نگهبان دریاچه، یوکی، خواهر یکی از اجداد دور یویی است. یوکی بیش از یک قرن پیش عاشق مردی فانی شد و ترجیح داد به جای انجام تعهد خود برای کنترل جادوی دریاچه، با او به خواب بیدار بپردازد. شیعیان باقی مانده به دریاچه طمع دارند و می خواهند از قدرت آن استفاده کنند. آنها میترسند که یویی، که طبیعتاً به سمت آن کشیده شده، یوکی را بیدار کند، که یک بار دیگر حکومت را به دست میگیرد.