خلاصه
چند سال پیش، پدر و مادر و برادر کوچکتر کیریشیما جوری درست جلوی چشمان او به قتل رسیدند. از آن زمان، او قادر به خندیدن نیست. او که ناامیدانه از دست قاتلان خانواده اش فرار می کند، از طریق دوست پسرش کنگو با یک خبرنگار ویدئویی به نام جی آشنا می شود که سرنوشت او را به سمت مسیری جدید باز می کند...