لی یانگ جون نمونه کاملی از یک مرد است و او این را می داند. او نه تنها به طرز چشمگیری جذاب، باهوش و ثروتمند است، بلکه معاون یکی از پنج شرکت برتر کره نیز هست. در نه سال گذشته، یانگ جون توسط منشی بسیار با استعداد و کوشا خود، کیم می سو، همراهی میکرد. او تنها کسی است که استانداردهای دشوار معاون رئیس جمهور را برآورده کرده است و تنها کسی است که او به او اجازه داده است در کنار او بایستد و او را به اندازه ای نزدیک نگه دارد که همسرش را حفظ می کند. بنابراین، برای یانگ جون کاملاً شوکه کننده است که میسو - با وجود تمام سالهایی که با هم کار کردهاند و همه کارهایی که انجام دادهاند - ناگهان تصمیم میگیرد استعفا دهد. او اعلام می کند که وقت آن رسیده است که خودش زندگی کند و در صورت امکان حتی ازدواج کند. با این حال، یانگ جون حاضر نیست منشی محبوبش را به این راحتی رها کند. یانگ جون که به خانم کیم توانا وابسته شده است، هر کاری که لازم باشد انجام می دهد تا او را در کنار خود نگه دارد. اما اگرچه او به خود می گوید که این فقط برای جلوگیری از ناراحتی یافتن منشی دیگر است، ممکن است در واقع دلیل عمیق تری پشت این باشد که چرا او از جدایی می-سو امتناع می کند.