خلاصه
داستانی زیبا و غم انگیز در مورد دوستان دوران کودکی. پدر یوودای یک سازنده آتش بازی است و از زمانی که او کودکی بود، می خواست پس از 18 سالگی پدرش را به عهده بگیرد. او زمانی که بچه بودند به دوست دوران کودکی خود، هانا قول داد که بتواند اولین آتش بازی او را ببیند. .. با این حال، چیزی درست نیست...