خلاصه
یوشیهارو کاواورا بخشی از اولین نسل انسان هایی است که در ماه متولد شده اند و رویای وحشیانه ای دارد: بخشی از نخبگانی باشد که در مرکز شهر نیوتن زندگی می کنند. او بهعنوان یک نوجوان فراری بیخانمان با پساندازی ناچیز و رفتاری بیاحترام، در کافههای اینترنتی پنهان میشود و در حین معامله سهام در بورس قمری میخوابد. با سخت کوشی و شهود طبیعی او از بازار، پول بذر هزار مول او در عرض چند ماه به هفتاد و دو هزار موول می رسد، در حالی که پایان رگه های او در هیچ کجا دیده نمی شود. متأسفانه، علیرغم اینکه ماه یک بهشت اقتصادی با مقررات محدود و مالیات کم است، خارپشت های خیابانی مانند یوشیهارو باید همیشه مراقب باشند. پس از تماس نزدیک با پلیس، او به کلیسایی پناه می برد که توسط ریسا، کارگر پاره وقت در یک رستوران چینی اداره می شود. در سکته ی سرنوشت، هاگانا نیز در کلیسا می ماند، دختری سرد با چشمانی پست و توانایی های ریاضی در سطح نابغه. یوشیهارو – اکنون با نام مستعار هارو – بلافاصله پتانسیل هاگانا را به عنوان یک تحلیلگر کمی می بیند و با او برای یک رقابت تجارت مجازی سهام که به عنوان بلیطی برای ورود به جامعه مالی شناخته می شود، مشارکت برقرار می کند. از آنجایی که موفقیت روزافزون آنها چه در داخل و چه در خارج از رقابت منجر به سرمایه گذاری بیشتر افراد روی هارو و هدف او می شود، آیا او می تواند خونسردی خود را حفظ کند و در صدر بازار همیشه نوسان باقی بماند؟ بالقوه به عنوان یک تحلیلگر کمی است و با او برای یک رقابت معاملاتی مجازی سهام که به عنوان بلیطی برای ورود به جامعه مالی شناخته می شود، مشارکت ایجاد می کند. از آنجایی که موفقیت روزافزون آنها چه در داخل و چه در خارج از رقابت منجر به سرمایه گذاری بیشتر افراد روی هارو و هدف او می شود، آیا او می تواند خونسردی خود را حفظ کند و در صدر بازار همیشه نوسان باقی بماند؟ بالقوه به عنوان یک تحلیلگر کمی است و با او برای یک رقابت معاملاتی مجازی سهام که به عنوان بلیطی برای ورود به جامعه مالی شناخته می شود، مشارکت ایجاد می کند. از آنجایی که موفقیت روزافزون آنها چه در داخل و چه در خارج از رقابت منجر به سرمایه گذاری بیشتر افراد روی هارو و هدف او می شود، آیا او می تواند خونسردی خود را حفظ کند و در صدر بازار همیشه نوسان باقی بماند؟