نبردی بر سر زندگی و مرگ، ماشینها یا کلونها، ایجاد قلبهای مصنوعی یا رشد آنها رخ میدهد؟ دو پسر به نام های سی و اویشی دیوانه وار عاشق یوکو می شوند. از دست دادن او در زندگی جوان آنها ویران می کند زیرا خاطرات بی امان از بین می روند. در نتیجه قلبهای مهربان آنها به رویایی اختصاص داده شده است که هیچ کس دیگر درد طاقت فرسای خود را متحمل نخواهد شد. اما آیا آنچه آنها فکر می کردند دروغ است؟ آیا هنوز فرصتی وجود دارد که رنج آنها پایان یابد؟ آیا رحمت و محبت غالب خواهد شد؟