خلاصه
من مبتلا می شوم این آرزوها وارد بدن من میشوند... ماکوتو تاکاموری، معلم کلاس ویژه، از نیم سال پیش اسیر هوزومی سوما شده است. در حالی که نزدیک تر می شود می گوید: «تو حوصله ام را سر نمی بری»... در نهایت وقتی مردمک چشمانشان به هم رسیدند، میل مثل یک بیماری واگیر وارد بدنش می شود. بنابراین او نمی تواند فرار کند ...