خلاصه
هانادرا یک پسر دبیرستانی است که عاشق یوری است تا جایی که دائماً همکلاسی های زن خود را تماشا می کند و فقط به تخیل خود اجازه می دهد. او زندگی افسانهای مردی را میگذراند که شیفته یوری است، اما این نیز منبع درگیری شخصی است: اگر دنیای پر از یوری تا این حد عالی است، او به عنوان یک مرد در کجا قرار میگیرد؟