من یوجی توموکی هستم، یک دانش آموز عادی سال دوم دبیرستان. کاملاً طبیعی است، اگر نه به خاطر این واقعیت که همه مثل طاعون از من دوری میکنند، زیرا به نظر میرسد که به دنبال خون هستم. تنها استثنا، چاد هاروما آیک، قهرمان رمان معمولی است. اما یک روز خواهرش توکا به من اعتراف کرد! این جوجه همین دیروز با من آشنا شد، او در مورد چیست؟! در هر صورت به خاطر دوستی با هاروما تصمیم گرفتم دوست پسر قلابی او باشم. اما حالا حتی دوست دوران کودکی هاروما و معلمی که سیگار می کشد با من درگیر شده است؟! صبر کن، این یک رویای خیس رامکام نیست! منظورم این است که هیچ راهی مثل من وجود ندارد که محبوب باشد، درست است؟