خلاصه
در حالی که در فصل کریسمس در یک فروشگاه بزرگ در لندن کار پاره وقت کار می کند، کاسی مقداری شمع را به یک مشتری به خصوص زرق و برق توصیه می کند، که سپس نیم دوجین از آنها را می خرد. وقتی مرد، جیانکارلو، او را به شام دعوت می کند، او را رد می کند. هنگامی که او فراموش می کند شمع هایش را با خود ببرد، در نهایت شمع ها را خودش تحویل می دهد. اما وقتی او از راه می رسد، یک شام عاشقانه با یک مرد سکسی در انتظار او است. آیا نشستن پشت میز ممکن است ضرری داشته باشد؟