یک روز در میان مزرعه ای از علف های هرز از خواب بیدار شدم. از همه چیز من مثل علف هرز تناسخ کرده بودم...!! فعلا با "فتوسنتز" جوان شدم. در حین آزمایش مهارتهایم مانند «تخلیه انرژی»، که به من اجازه میدهد نیروی حیاتی موجودات زنده دیگر را جذب کنم، و «تولید دانه» که به من اجازه میدهد آزادانه میوهها و غلات بسازم، با یک دختر جن جوان مواجه شدم! من را به "روستای جن ها" می برند که دختر کنجکاو و شیطون در آن زندگی می کند ... دختر جن بلند جوان و علف هرز. یک فانتزی منحصر به فرد تناسخ گیاهی با یک دوتایی بی سابقه.