در آغاز پیوند به گذشته، پسر جوانی به نام لینک با پیامی تله پاتی از پرنسس زلدا بیدار می شود که می گوید او در سیاه چال قلعه هیرول حبس شده است. با بسته شدن پیام، لینک عمویش را آماده جنگ میبیند و به لینک میگوید که در رختخواب بماند. با این حال، لینک دستور عمویش را نادیده می گیرد و پس از خروج عمویش، او را به قلعه هیرول تعقیب می کند. وقتی می رسد، عمویش را به شدت زخمی می بیند. عموی لینک به لینک می گوید که شاهزاده زلدا را از زندانش نجات دهد و به او شمشیر و سپر بدهد. لینک در قلعه حرکت می کند و زلدا را از سلولش نجات می دهد و آن دو به یک گذرگاه مخفی از طریق فاضلاب که به یک پناهگاه منتهی می شود فرار می کنند.