هیتومو پسر جوانی است که هیچ هدف یا رویایی ندارد: سر کار می رود، به خانه می آید، می خوابد و تکرار می کند. وقتی او توسط یک خدا ربوده می شود و مجبور می شود در مسابقات گلادیاتوری شرکت کند تا ضعیف ترین موجود در تمام فضا و زمان را پیدا کند، این تغییر می کند! پس از شکست های مکرر هیتومو، او در مقابل چهار حریف ضعیف قرار می گیرد تا تا سر حد مرگ بجنگد... اما در عوض راهی برای فرار پیدا می کند و همتایان خود را "بازنده" می شکند: یک پسر ارواح، یک دختر اسلایم، یک ربات بی فایده و یک هیولای اشکال اکنون پنج غریبه که در یک سیاره متخاصم فراری هستند، باید به یکدیگر تکیه کنند. آنها به تنهایی نمی توانند اسکات انجام دهند، اما با هم می توانند زنده بمانند.