خلاصه
تینا هر روز در جزیره Zenmai (کویل) با دوستانش، پرنسس قورباغه، پومپو و شاما سرگرم می شود. سپس یک روز، بعد از مدرسه، در کنار "آبشار روزی روزگاری" با پسری بیهوش روبرو می شوند. بر خلاف سایر مردم و موجوداتی که در جزیره زندگی می کنند، پسر کلیدی در پشت خود ندارد که نیاز به پیچیدن داشته باشد. او نمی تواند چیزی از گذشته خود به یاد بیاورد و تینا برای پسر دلسوزی می کند زیرا او نیز کاملاً تنها است. او با این پسر مرموز دوست می شود. در جزیره ای که مردم برای نشان دادن عشق و محبت یکدیگر را به هم می بندند، این غریبه غریب زندگی آرام آنها را هرج و مرج به ارمغان می آورد. این یک مانگا با شخصیتهای زیبا و داستانی است که قلب شما را به تپش میاندازد. یک شاهکار واقعی فانتزی.