خانواده هاره یک نامه ویدیویی از خانه ودا در شهر دریافت می کنند. ویدا با مشاهده اینکه مادر و بل بدون او چقدر غمگین و تنها هستند، تصمیم می گیرد هاره و گوو را برای مدتی به شهر بازگرداند. بعد از اینکه هاره از بی حوصلگی و تنهایی بدون دوستانش در جنگل شکایت می کند (به عنوان بخشی از نقشه او برای متقاعد کردن مادرش برای بازگرداندن او)، ودا تصمیم می گیرد او را به مدرسه ای خصوصی در شهر بفرستد، جایی که بلافاصله عاشق او می شود. دختری زیبا به نام ریتا اما، البته، گوو نیز بخشی از اکشن را میخواهد.
(Source: ANN)