خلاصه انیمه Kakushigoto
کاکوشی گوتو یک هنرمند مانگا تا حدی محبوب است که آثارش به دلیل محتوای نامناسب شناخته می شوند. به دلیل این بداخلاقی، زمانی که دخترش هیمه به دنیا آمد، او عهد کرد که حرفه خود را از او پنهان نگه دارد و معتقد بود که اگر متوجه شود او ناامید خواهد شد.
این باور ناشی از پارانویا، کاکوشی را به موقعیت های گیج کننده سوق می دهد. او علیرغم اینکه یک پدر مجرد است، تمام تلاش خود را می کند و اغلب فقط برای محافظت از راز خود به اهداف افراطی متوسل می شود، مانند اینکه هر روز به عنوان یک دستمزد ظاهر شود یا تمرین های اضطراری برگزار کند تا هیمه به نحوی راه خود را به محل کارش پیدا کند.
Kakushigoto داستان پدر و دختری را روایت می کند که در کنار هم زندگی می کنند و زندگی آرام خود را حفظ می کنند، زیرا پدر تلاش می کند تا وضعیت موجود را حفظ کند. با این حال، ضرب المثلی وجود دارد که می گوید: "هیچ رازی وجود ندارد که زمان نتواند فاش کند." با گذشت زمان، هیمه باید واقعیتی را که در پس چیزهایی که در زمان بزرگ شدنش بدیهی می پنداشت، بیاموزد.