ماز در خانه اش بیدار می شود، همه چیز خراب است و او فراموشی دارد. قبل از اینکه بتواند اتفاقات رخ داده را جمع آوری کند، دختر میل به خانه او هجوم می آورد و از او برای نجات جانش تشکر می کند. او به ماز می گوید که خانه اش ناگهان از آسمان سقوط کرد و تعقیب کنندگان میلز را زیر آن له کرد. با این حال، خیلی زود هر دو در حال فرار از تعقیبکنندگان دیگری هستند که میخواهند دست خود را به شاهزاده میل بزنند. آنها تنها زمانی نجات می یابند که ماز متوجه می شود که قدرت جادویی نور فانتوم دارد و می تواند مکانیک میراث خانواده میلز را احضار کند. با این حال عملکرد او با mecha ضعیف است. یعنی تا زمانی که خورشید غروب کند و او را به مردی چرند تحویل دهند. به زودی سایر مسافران به آنها ملحق می شوند زیرا ماز سعی می کند از میل محافظت کند و بفهمد که او در این دنیای فانتزی چه می کند.