تابستان خاطرات پسری یک مرد ادامه دارد. او هنوز در آستانه بین کودکی و مرد بودن است، او با روح یک زن جوان از دوران جنگ جهانی دوم ارتباط برقرار کرده است. او و ارواح دیگر خانمهای جوان از آن زمان، به ماجراجوییها در کنار شرکای مرتبط خود ادامه میدهند و اطلاعات بیشتری درباره یکدیگر میآموزند و از طریق ارتباط فراطبیعی خود در زمان سفر میکنند. در حالی که او تلاش می کند تا ببیند که علاقه اش به او به نتیجه می رسد، در همین حال دوستش - دختری همسن و سال او که تظاهر به پسر بودن می کند - توجه او را نیز جلب می کند.