خلاصه انیمه Onita no Boushi
اونیتا، کودک اونی، روزی که با خود کلاه میبرد، از خانهای که زندگی میکرد بیرون رانده شد. بیرون آنقدر سرد و تاریک بود، او به دنبال خانه دیگری گشت، اما انسان ها هیراگی ایواشی (طلسم سر هولیک و ساردین) را در ورودی خانه قرار دادند تا شیاطین را از خود دور کنند و او نتوانست وارد شود، اما تنها یک خانه بدون این طلسم وجود داشت. بدون پرتاب سویای برشته شده. در این خانه یک دختر و یک مادر بیمار با هم زندگی می کردند. دختر تمام روزها در کنار تخت مادرش بیدار بود و وقت و پول کافی برای خوردن غذا نداشت، چه برسد به پرتاب سویا برشته. اونیتا با فهمیدن وضعیت بدی که در آن به سر می برد، از جایی غذا پیدا کرد. او در حالی که خود را به عنوان یک مرد درآورده بود، وعده غذایی را که خورده بود به دختر تعارف کرد و گفت که او برای ستابون زیاده روی کرده است. غذاهایی که او عرضه می کرد، سکیهان و لوبیا سبز بود.