خلاصه انیمه Yuki no Joou (TV)
بر اساس داستان کودکانه هانس کریستین اندرسن.
گردا و کای از دوران کودکی همسایه و بهترین دوستان بودند. گردا یازده است، کای دوازده است. آنها بچه های شادی بودند که آن طور که باید کار می کردند و بازی می کردند. همه چیز با شکستن آینه ملکه برفی تغییر کرد. خرده ها در سراسر جهان پخش می شوند و هر کدام حاوی شر هستند. اگر خرده ای داخل چشمت می رفت، قلبت را تبدیل به یخ می کرد. یه خرده تو چشم کای رفت. بعد از آن با کسانی که دوستشان داشت سرد شد.
یک شب ملکه برفی با کالسکه خود آمد و کای را به قلعه یخی خود در دورترین نقطه شمالی جهان برد. همه در روستای کای و گردا نمی دانستند که او کجا رفته است و معتقد بودند که او بر اثر غرق شدن در دریاچه یخ زده مرده است. گردا این را باور نمی کند، زیرا خواب دیدن کای را در کالسکه دیده بود. وقتی یک مرد مست اعتراف می کند که او نیز این را دیده است، گردا شروع به درک این می کند که شاید چیزی که او دیده یک رویا نبوده است. او وسایلش را بسته بندی می کند و به سفر می رود تا کای را نجات دهد و او را به خانه بازگرداند.