درباره Emma
اما برای زمان خود کاملاً ناهنجار است. عینک او - چیزی که یک فرد در ایستگاه او هرگز نمی توانست آن را بخرد - نمادی از ویژگی های شخصیتی او نیز هست. او می تواند بخواند، تا حدودی تحصیل کرده است، محتاط است و حتی به طور طبیعی اصلاح شده است، اگرچه اغلب به اشتباه به عنوان "آرام" یا "خجالتی" خوانده می شود. با این حال، او خجالتی است و از خودش یا اصلاً صحبت نمی کند.
او که یتیم شده بود، زندگی خود را بهعنوان یک دختر گل آغاز کرد - کسی که گلهایی را میفروشد که زیر پا در نزدیکی غرفههای گل فروش پیدا میکردند. هیچ زندگی از راه دور با آنچه حتی یک دختر گل موفق هم می توانست بسازد امکان پذیر نبود و بیشتر آنها به محض اینکه به سن کافی رسیدند به فحشا روی آوردند. کلی استونار، اما را از این سرنوشت نجات داد، یا بدتر از آن، او را به عنوان پیشخدمت در اختیار گرفت. خانم استونار به اِما همه آنچه را که برای داشتن یک تجارت در زندگی و زنده ماندن نیاز داشت، آموخت. اما 20 ساله است.