درباره Shio Sakaki
اولین حضور: نبرد 7
سن: 29-30
قد: 192 سانتی متر
وزن: 110 کیلوگرم
نوع: دو
نوع: کاتسوجین کن
هنرهای رزمی: کاراته (متخصص در سبک موتنکندوکو)
ساکاکی شیو معروف به مبارز کاراته در خیابان صد دان و یکی از استادان ریوزانپاکو است. او ابتدا ادعا می کرد که شاگرد نمی گیرد، اما به تدریج کنیچی را دوست داشت و همیشه مشتاق تربیت او بود. او جنبه نرمی دارد که سعی میکند آن را پشت نگرش مرد سرسخت خود پنهان کند، و معمولاً کسی است که بیشتر نگران کنیچی است، علیرغم اینکه رفتار میکند انگار اهمیتی نمیدهد.
ساکاکی مغرور، خشن و مست است، اما احتمالاً عادی ترین استاد در ریوزانپاکو است. ساکاکی حتی زمانی که سعی می کند نباشد بسیار ترسناک است، چیزی که به نظر می رسد متوجه نمی شود و هر وقت کسی به آن اشاره می کند او را به تعویق می اندازد. این شخصیت، طبیعتی مهربان و تا حدودی دلسوز را تکذیب میکند که سعی میکند (و به سختی نمیتواند) آن را پنهان کند، هر چند که تا حدودی خونگرم و کوتاه مزاج است. برای این منظور، می توان او را به عنوان یک دروغگو بد دید، زمانی که کنیچی به او می گوید در مورد پولی که از مسابقات مبارزه زیرزمینی دریافت کرده است، دروغ بگوید.
به طرز جالبی نشان داده میشود که او از ترس صحنه رنج میبرد و از اینکه در مرکز توجه قرار میگیرد، به شدت آشفته میشود، مانند زمانی که در مصاحبه با والدین و معلم خود را به عنوان پدر میو نشان میداد و زمانی که مجبور شد بچههای کوچک را تربیت کند. او در مورد بچه ها خیلی خوب نیست، زیرا به دلیل طبیعت ترسناک خود باعث گریه آنها می شد. با این حال، وقتی دوباره تلاش کرد، حداقل توانست در نهایت با آنها گرم شود و نام همه آنها را به خاطر بسپارد و همه آنها او را بسیار دوست داشتند.
با این حال، از بین همه استادان، او در تمرین کنیچی از همه بهتر است. او معمولاً تنها کسی است که نگران وضعیت کنیچی در دعوا یا تنها ماندن او است. اگرچه معمولاً نسبت به او سخت و بی تفاوت است، اما به این دلیل است که او به او اهمیت می دهد و برای فشار دادن به او باید سخت گیری کند. ساکاکی همچنین هر زمان که کنیچی او را تحت تأثیر قرار میدهد تحت تأثیر قرار میگیرد و هر زمان که با اعمالش حرکت میکند انگشتش را زیر بینیاش میمالد و اغلب به این فکر میکند که او کی چنین مردی شده است.
ساکاکی در دوران جوانی خود شاگرد یک استاد کاراته تیپ سی بود. تنها بستگان شناخته شده ساکاکی یک خواهر بزرگتر بود که دائماً از او مراقبت می کرد. در حالی که او تمرینات خود را در سبک های مختلف کاراته از جمله سبک مونتنکندو استادش جدی گرفت، رابطه ساکاکی با استادش تیره شد. استاد او یکی از اعضای یامی بود و به ساکاکی "سبک های واقعی کاراته" را آموزش می داد تا ساکاکی بتواند جانشین او شود و به یامی بپیوندد اما ساکاکی مخالف کشتن بود.
همچنین در مقطعی از زندگی خود، او با هونگو آکیرا آشنا شد و آن دو به دوستان خوب و رقبای قوی تبدیل شدند و دائماً مسابقه می دادند و اراذل و اوباش را با هم متوقف می کردند. در اواخر نوجوانی ساکاکی، سوزوکی هاجیمه را ملاقات کرد که با وجود اینکه تنها چند سال کوچکتر بود، خواست شاگرد او شود. طبیعتاً به دلیل بیزاری از شاگردان گرفتن، او نپذیرفت، اما همچنان سوزوکی او را تعقیب می کرد. سوزوکی وقتی هونگو را مورد حمله اراذل و اوباش قرار داد، با نجات هونگو از گلوله، مهارت قابل توجهی از خود نشان داد. ساکاکی و هونگو به سرعت به سوزوکی احترام گذاشتند و در نهایت با هم دوست شدند. سوزوکی دائماً مسابقات خود را داوری می کرد و باعث می شد ساکاکی و هونگو هر کدام 125 برد مساوی داشته باشند.