خلاصه
داستان درباره مردی به نام رمی و زنی به نام توکی است، دوستان دوران کودکی که اکنون در چهل سالگی هستند. رمی بیوه است و اکنون با مادر و دخترش زندگی می کند. توکی پس از طلاق به خانه پدر و مادرش برمی گردد. پس از ملاقات مجدد آنها، توکی با رمی در مورد طلاق او صحبت می کند.