خلاصه
داستان در مورد زن جوانی است که پس از مرگ خانواده اش نزد یک شعبده باز می رود تا آنها را آرزو کند. او در نهایت تبدیل به دستیار او می شود تا زمانی که آرزوی او را برآورده کند. او با سایر مشتریانش چگونه رفتار خواهد کرد؟ و در مورد گرانبهاترین دارایی که هزینه برآورده شدن آرزو است چطور؟