خلاصه
در شهری تیره و تار که در آن باندها بیش از قانون اقتدار دارند، یوکیو "یوکی" کوسی و دوست نزدیکش تتسوشی "تتسو" برای به دست آوردن مقداری پول نقد در کوچه پس کوچه ها مواد مخدر جعلی می فروشند. با این حال، یوکی و تتسو در حالی که یک برادر کوچک بیمار مزمن نیاز به بستری شدن دارد، به امید به دست آوردن مقدار زیادی پول غیرقابل ردیابی، به یک خزانه واقع در دفتر سیدوکای (یک گروه معروف یاکوزا) نگاه کردند. نقشه آنها به نتیجه نمی رسد، اما یوکی علاقه رئیس جوان، کازوتاکا هیودو را جلب می کند، که قول می دهد از هزینه های بیمارستان برادرش مراقبت کند و آنها را بدون مجازات رها کند. اما از آنجایی که همه معاملات با قیمت تمام میشوند، هیودو به او میگوید که هفتهای یکبار به تنهایی به دفترش بیاید، بدون شکست. با سلامتی برادرش به عنوان اولویت اول، یوکی بدون تردید می پذیرد و شروع به حفظ پایان معامله خود می کند. همه اینها در حالی است که تنش بین سیدوکای و یک باند در حال ظهور تشنه قدرت است.