الیزابت فونتینی که به عنوان شرور تناسخ پیدا کرد، با سرنوشت خود مبارزه کرد، اما همه چیز بیهوده بود. سوء تفاهم های مکرر همراه با شرایط ناگوار منجر به سقوط اجتناب ناپذیر او می شود و الیزابت به صومعه تبعید می شود. با این حال، آنچه بیشتر تصور می شود مجازات است، در واقع آزادی الیزابت است که مدت ها در انتظارش بود! زندگی به عنوان یک خواهر خیلی بد نیست، اما مهلت کوتاه او با آمدن لئونید گواردهلم، سرشوالیه پادشاهی سابقش، مختل می شود. حتی او نمی تواند روحیه دختر خوش بین را کاهش دهد. الیزابت با استفاده از تجربیات زندگی گذشته خود به عنوان یک برنامه ریز رویداد، تصمیم می گیرد تا انقلابی در هنر آشپزی ایجاد کند و طعم شیرینی را به زندگی همه بیاورد، یک غذای خانگی در یک زمان.