خلاصه
تایکی اینوماتا دانش آموزی است که مشتاق ورزش است و آرزو دارد هر روز اول به سالن بدنسازی جعبه آبی مدرسه اش برسد. متأسفانه لبخند صبحگاهی او به سرعت به اخم تبدیل می شود زیرا او بارها و بارها به رهبر تیم بسکتبال دختر: Chinatsu Kano می بازد. با وجود این، تایکی مخفیانه از سالمند خود خوشش می آید و فقط دیدن او روح غیرت او را دوباره زنده می کند. تایکی با عزمی راسخ قصد دارد به زودی عشق خود را به چیناتسو اعلام کند. با این حال، اعتراف عاشقانه چندان آسان نیست، زیرا چیناتسو به طور بالقوه طرفداران دیگری دارد و تایکی برای او کاملاً غریبه است. آیا عشق جوانی تایکی می تواند در جعبه آبی شکوفا شود؟