خلاصه
آراشی، پسر بزرگ خانواده ناکاجیما، به خاطر پدرش که به دلیل ضامن بودن برای کسی، بدهکار شده بود، در تعقیب وصول بدهی ها زندگی کرده بود. یک روز، وصول بدهیها دوباره مزاحمت ایجاد میکردند که یک خارجی به نام استیون ظاهر شد و به آرشی کمک کرد. او این خبر را آورد که آرشی نوه رئیس یک شرکت است. علاوه بر این، استیون ادعا کرد که او ساقی آراشی است. و به این ترتیب یک کمدی با تنش بالا بین پیشخدمت فوق العاده و استاد سابق پلبی آغاز می شود!