خلاصه
یوری چاق پس از رها شدن و به دنبال مرگ ناگهانی مادربزرگش، شکسته و بی خانمان می ماند. این تا زمانی است که او متوجه می شود که مادربزرگش سال ها به او دروغ گفته است. مادر او نمرده است، اما در واقع یک ستاره مشهور سینما است و بسیار زنده است. به محض رسیدن به خانه مادرش، با سه خواهر و برادر زیبای جدیدش که همگی از پدران متفاوتی هستند آشنا می شود. خانوادهی تازهپیدا شده او مملو از موارد عجیب و غریب خندهدار است، از تنبلی گرفته تا مستی و محارم با همجنسگرایان. او دائماً توسط برادرانش سومیره و آئوی دشمنی می کند. و خواهرش فویو کمک چندانی نمی کند. و به این ترتیب یوری کمی بیشتر از یک خدمتکار در خانه می شود و نیازهای خواهر و برادرش را در حالی که مادرش در جهان سفر می کند، تامین می کند. اما همانطور که گرمای یوری خانه ای را که قبلاً بسیار سرد بود پر می کند ... بین او و برادرانش چه خواهد شد؟ آیا آنها می توانند قبل از اینکه خیلی دیر شود به عنوان خواهر و برادر یکدیگر را ببینند؟