خلاصه
ده سال پس از جنگ مقدس در هنگ کنگ، موچیزوکی جیرو، با نام مستعار تیغه نقره ای، و قهرمان تنها که با وجود از دست دادن معشوقش با کودکان کولون جنگید و آنها را شکست داد، همراه با برادر جوانش، موچیزوکی کوتارو، به ژاپن باز می گردد. این دو به سرعت متوجه می شوند که بچه های کولون که از جنگ مقدس جان سالم به در برده اند، به دنبال نفوذ به "منطقه ویژه" هستند، شهری پر رونق که توسط یک مانع نامرئی محافظت می شود و اجازه ورود کودکان کولون را نمی دهد، مگر اینکه از آنها دعوت شود. Red Bloods به انسان اشاره دارد. Black Bloods خونآشامها هستند و Mochizuki Brothers Old Blood هستند که آخرین نوادگان یک قبیله نخبه از خونآشامها هستند. وقتی کوتارو توسط یکی از بچه های کولون ربوده می شود، جیرو چاره ای جز جنگیدن ندارد.