خلاصه
واتارو از خانه فرار کرد تا چیزی پیدا کند. چیزی سرگرم کننده، چیزی هیجان انگیز، چیزی متفاوت. چیزی که او پیدا کرد هر سه بود، با تاکید بر "متفاوت"! Mian Toris معمایی است، دوست داشتنی، مو قرمز با شمشیری بزرگ و میل به قلاده سگ و دردسر! تمام ناوگان هلگبارد دنبال دم دوست داشتنی او هستند، و او واتارو و دستیارش بابو را برای همراهی او برای فرار دعوت کرده است. مقامات ادعا می کنند که او منادی آرماگدون است، با آرزوی نابودی کل سیاره، اما از جایی که واتارو نشسته است، او پاسخ دعای او است!