خلاصه
موجودات ناشناخته معروف به "جادوگران" در شهرها پرسه می زنند. آنها فقط برای نابود کردن انسان ها و تبدیل آنها به یکی از جادوگران وجود دارند. بخشی در دولت به نام سپاه سرکوب وجود دارد که در برخورد با این جادوگران که کاملاً از سلاحهای متعارف مصون هستند، تخصص دارد. هنسل تاکامین رهبر این گروه است و نفرت شدیدی نسبت به جادوگران دارد. او با شمشیر خود آغشته به قدرت برای از بین بردن جادوگران، برای انتقام خواهرش که توسط این هیولاها به قتل رسیده است مبارزه می کند.