خلاصه
پس از از دست دادن والدین خود در سنین پایین، ناتسوهیکو و هارو مجبور شدند از هم جدا شوند. سالها بعد، ناتسوهیکو کافهای را به امید تحقق رویاهای خود و والدینش باز کرد. ناتسوهیکو پس از یک اتفاق با یک مشتری، متوجه می شود که او برادر کوچکترش است. متأسفانه او اکنون به عنوان مجری فعالیت می کند. نه تنها این، ناتسوهیکو برای تامین مالی کافه خود بدهی های زیادی جمع کرده بود. آیا ناتسوهیکو می تواند بر این موانع غلبه کند و برادر کوچکترش را متقاعد کند که برگردد و کافه خود و رویاهای آنها را زنده نگه دارد؟