در اعماق جهنم یک دیو تشنه به خون زندگی می کند که به "دبی کورسیفا" معروف است. او عاشق یک مبارزه خوب است، اما هیچ موجودی در جهنم نمی تواند با او در مبارزه برابری کند. او که بی حوصله است، تصمیم می گیرد با از بین بردن نسل بشر، بخار را از بین ببرد! با این حال، پس از رسیدن به زمین، دبی با انسانی به همان اندازه کسل کننده به نام روکورو سوگو ملاقات می کند، همانطور که او به طور شنیدنی آرزو می کند که کسی با او بازی کند. دبی فوراً روکورو را به مبارزهای دعوت میکند که نمیتواند برنده شدن آن را تصور کند، چه برسد به اینکه از پس آن بربیاید. روکورو که از جان خود وحشت زده است، او را جرأت میکند تا در بازی «خدمتکار پیر» به عنوان راهی بهتر و ایمنتر برای کشتن زمان بازی کند. علیرغم ظاهر، دبی خود را ثابت می کند که هوادار است که فقط برای دعوا در نظر گرفته شده است! با این حال، مهم نیست که چند بار میبازد، دبی حاضر نمیشود تا زمانی که روکورو را در یک بازی شکست دهد، تسلیم شود.