"ازت میخوام یه معجون عشق درست کنی." لهو وصله چهار ساله جادوگر خوب دریاچه با یک درخواست از سوژه محبت هایش با دلشکستگی به پایان رسید! رز که میخواهد زمان کمی را که با شوالیه سلطنتی هاریج دارد بیشتر کند، او را به تعقیب غازهای وحشی برای یافتن مواد اولیه میفرستد، اما زمانی که شوالیه غرغرو هر روز شروع به دیدن او میکند... تا به او غذا بدهد، بیشتر از چیزی که چانهزنی میکرد، میبرد؟ این داستان دلگرم کننده یک جادوگر بسته و یک شوالیه با بند است که عاشقانه اش از یک معجون عاشقانه شروع می شود.