خلاصه
از آنجایی که ایزایا اوریهارا از نگه داشتن تمام اطلاعات در مورد بازیکنان اصلی ایکبوکورو لذت می برد، میکادو ریوگامین و ماسائومی کیدا تا زمانی که او بهبود می یابد در کنار آنری سونوهارا می مانند. با این حال، به نظر می رسد کیدا در حال لبخند زدن است. خشمگین از شرایطی که منجر به آسیب آنری شد و درماندگی خود او، کیدا به دنیایی که قول داده بود پس از دخالت ایزایا در آنها هرگز برنگردد – باند روسریهای زرد. کیدا که زمانی رهبر روسریهای زرد بود، میداند که بسیاری از اعضای تیم قدیمی او اکنون ممکن است بخشی از دلار باشند، اما اعتماد خود را به ایدهآلهای نادرست گروه از دست میدهند. با قدرت وفاداری تزلزل ناپذیر روسریهای زرد پشت سرش، کیدا سوگند یاد میکند که خیابانهای ایکبوکورو را از وجود همه افراد خاطی پاک کند، بهویژه کسانی که از جنایتکار اخیراً با آنها، اسلشر حمایت میکنند. اما آرزوها و عزم او در معرض آزمایش قرار می گیرند، زیرا ایزایا تنها کسی نیست که به اندازه کافی قدرتمند است که در راه او بایستد.