خلاصه
نامزدی – عهد و پیمانی بین شوالیه و نجیب این داستان افرادی است که با پیوندهای مقدس به هم گره خورده اند تیا دختر جوانی است که از مناطق دورافتاده امپراتوری گرونوالد می آید. با توجه به فرمان سلطنتی، او ملزم به حضور در یک آکادمی معتبر واقع در پایتخت امپراتوری است. آکادمی نه تنها به عنوان یک نقطه شبکه برای دیدار و همدلی فرزندان اشراف عمل می کند، بلکه جایی است که راه های اشراف و شوالیه ها نیز در آن تلاقی می کند. خود تیا در یک ماموریت برای یافتن یک شوالیه با وعده های بزرگ است، اما در عوض او به طور تصادفی با کودک مشکل آکادمی - دوران - مواجه می شود. به دلیل برخورد با دوران، تیا متوجه می شود که می تواند پتانسیل یک شوالیه را به تصویر بکشد، که معمولاً فقط از طریق Engage انجام می شود. به عنوان کسی که می تواند قدرت های Engage را بدون عهد و پیمانی فرا بخواند،