خلاصه
به خاطر او، او هر چیزی را قربانی میکرد... در حین کار داوطلبانه در نپال، یک دانشجوی پزشکی کرهای به نام سانگمین هان با سیتای زیبا و در عین حال غم انگیز روبرو میشود. پیش از این، او یک کوماری بود - یک دختر پیش از بلوغ که به عنوان ظرف یک الهه پرستش می شد. اما او از آن زمان به عنوان یک کوماری رها شده و از جامعه طرد شده است. با عاشق شدن، ازدواج کرده و به کره نقل مکان می کنند، اما عشق سعادتمندانه آنها کوتاه مدت است. سیتا تنها یک سال بعد می میرد. سانگمین با از دست دادن عزیزترین زن برای خود، ناامیدانه از خدایان التماس می کند که سیتا را برگردانند. دعای او مستجاب می شود اما در ازای یک قربانی، و او در خیابان های نپال بیدار می شود. با این حال، چیزی اشتباه است - بدن او به طور ناگهانی پیر شده است، و در مقابل او سیتا جوان ایستاده است که هیچ خاطره ای از او ندارد. از طریق دو عاشق که با سرنوشتی عمیقتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسد، به هم پیوند خوردهاند، به خاطر سیتا داستان بزرگ شدن سیتا به عنوان یک کوماری و مصیبت های سانگمین در تلاش برای جلوگیری از سرنوشت وحشتناکش است.