خلاصه
دو برخورد عجیب با یک نام ناآشنا، روی را گیج کرد. ابتدا وقتی پسری را در مدرسه اش دید، ناخودآگاه صدایش را بلند کرد، و یک بار دیگر وقتی شنید که زنی گریه می کند با این نام ناآشنا درست وقتی که روی شمشیری را دید که پدرش که باستان شناس است آن را به او نشان داد. با این شمشیر روئی هرگز نمیداند که میتواند او را به ژاپن قدیمی که در آن سرباز پدرش در حال جنگ با دیگری است، بازگرداند. توجه: در قسمت پشتی این مانگا، یک Omake نیز وجود دارد که داستانی در مورد تاتسوکی و دوله از مائو نو کیزا است (魔王の刻) این یک داستان پیش درآمد است زمانی که تاتسوکی هنوز یک بچه کوچک است که درباره آن چیزی نمی داند. هنوز قدرت او