خلاصه
باکی هانما پس از 18 سال مبارزه و بیرون راندن بدنش از حد طبیعی خود، تقریباً آماده است تا در یک نبرد نهایی با پدرش یوجیرو روبرو شود. باکی که علناً پدرش را برای انتقام گرفتن عنوان "قوی ترین جهان" به چالش می کشد، تصمیم می گیرد تا خود را حتی بیشتر آموزش دهد. او مردان معدودی را هدف قرار می دهد که گفته می شود قدرت قابل مقایسه ای با یووجیرو دارند، از جمله بیسکویت اولیویا شکارچی فضل «باز زنجیر» و انسانی ماقبل تاریخ به نام پیکل که از دوران مزوزوئیک احیا شده است. یوجیرو اهریمنی با انتظاری فزاینده تمرینات پسرش را زیر نظر دارد. "غوغا" باکی را چیزی بیش از یک غذای خوش طعم می بیند که برای بلعیدنش مرینیت می شود. با این حال، یوجیرو در تنهایی در بالای کوه قدرت وجود دارد. او مشتاق است که یک مبارز قیام کند و خود را یک حریف شایسته نشان دهد که می تواند او را به چالش بکشد. علیرغم اینکه یوجیرو پسرش را رقتانگیز میداند، نمیتواند امیدوار باشد که فرزندش کسی باشد که به او هیجان مبارزهای برابر را بدهد که مدتها بدون آن زندگی کرده است. همانطور که باکی به دنبال درک میراث هیولایی پدرش است، یوجیرو با احساسات واقعی خود نسبت به پسرش کنار می آید. دو هانما به سمت مبارزه اوج خود پیش می روند تا تصمیم بگیرند که واقعاً "قوی ترین جهان" کیست. دو هانما به سمت مبارزه اوج خود پیش می روند تا تصمیم بگیرند که واقعاً "قوی ترین جهان" کیست. دو هانما به سمت مبارزه اوج خود پیش می روند تا تصمیم بگیرند که واقعاً "قوی ترین جهان" کیست.