خلاصه
در دبیرستان، ماکی ایجی یک بزهکار بود و اغلب کلاس را ترک می کرد و دعوا می کرد. یک دختر به نام چینو کوتوها با او مهربان بود تا اینکه به دلیل رابطه ظاهری آنها مورد هدف خلافکاران قرار گرفت. به نظر می رسید که تحمل حمله آنها برای همیشه او را بدتر کرده است. سالها بعد، وقتی ایجی دوباره او را میبیند، احساس گناه و پشیمانی بر او غلبه میکند. در کمال تعجب، زنی مرموز با لباس ناچیز ناگهان ظاهر می شود و ادعا می کند که می تواند او را در زمان به عقب بفرستد تا همه چیز را درست کند! او او را در این پیشنهاد قبول می کند، اما همه چیز به آن سادگی که در آن زمان به نظر می رسید نیست. معلوم می شود که کوتوها در آن روزها رازهای دردناک خود را داشته است و ایجی شاید تنها کسی نباشد که در زمان سفر می کند تا گذشته را تغییر دهد!