یک سال پیش، ناتسومی کیمیوشی و خانواده اش از شهر کوهستانی اوکینومیا نقل مکان کردند. بر اساس خرافات محلی، کسانی که اوکینومییا یا روستای نزدیک هینامیزوا را ترک کنند توسط خدای اویاشیرو نفرین خواهند شد. با این حال، از زمانی که آنها نقل مکان کردند، همه چیز آرام و آرام بوده است - یعنی تا زمانی که ناگهان گاز از باتلاق نزدیک هینامیزوا فوران کرد و هزاران نفر را کشت. ناتسومی بدون اینکه بداند، این "فاجعه بزرگ هینامیزاوا" به عنوان کاتالیزور تراژدی های غیرقابل بیان بی شماری در روزهای آینده عمل خواهد کرد. پس از فاجعه، بسیاری از ساکنان سابق هینامیزاوا، مانند مادربزرگ ناتسومی، شروع به رفتار بسیار عجیبی کردند. مادربزرگش برای جلوگیری از آنچه که او معتقد است نفرین اویاشیرو است، شروع به گچ کاری طلسم در سرتاسر خانه آنها و غرق کردن توله سگ ها می کند تا خدا را راضی کند.