خلاصه
ماشیرو ایچیجو، دانش آموز جذاب و محبوب دبیرستانی، همیشه زندگی خود را به عنوان یک پسر سپری کرده است. با این حال، هیچ کس متوجه نمی شود که در اعماق وجود، او از این واقعیت که بدنش نیمی از زنان است ناراحت است. او تصمیم گرفته است که زنانگی خود را از اطرافیانش پنهان کند، در حالی که در واقعیت، نسبت به آنچه که قرار است باشد، مطمئن نیست. یک روز، یک پرستار ناآشنا از ماشیرو میخواهد تا او را به بیمارستان مدرسه در زیرزمین تعقیب کند، دفتری که تا به حال وجود نداشته است. او نمی داند که لحظه ای که وارد اتاق اسرارآمیز می شود، هرگز نمی تواند به همان شخصی که قبلا بوده بازگردد. ماشیرو در حالی که برای یافتن هویت واقعی خود تلاش می کند، باید با ناراحتی در قلب خود روبرو شود، در حالی که از خود در برابر چشمان کنجکاو همکلاسی هایش محافظت می کند. به آهستگی اما پیوسته، حقیقت ناپسند جهان آشکار می شود: تمام دروغ ها و فریب هایش در کابوس هایی غرق شده است که فقط در روز روشن آشکار می شوند.