خلاصه
ساکاکی گوریو یک نابغه چند استعدادی است که با وجود استعداد و ثروت، تصمیم می گیرد در حومه شهر تدریس کند تا با معشوقش، اوساگاوا رین، که اتفاقاً شاگرد او نیز هست، باشد. زندگی آرام آنها یک روز زمانی که رین در مقابل چشمان ساکاکی توسط دختری به نام "Gankyuu Eguriko" کشته می شود که چشمانش را با قاشق بیرون آورده بود، از هم می پاشد. وقتی رین ناگهان از خواب بیدار می شود، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است، و چیزی به نام «سیب عدن» در ترکیب قرار می گیرد، اوضاع به سمت عجیبی می رود.