کورمیتسو آکاگی دانش آموز دبیرستانی خود را در حال شرکت در مراسم تشییع جنازه هیکارو میکادو می بیند که در هفته طلایی در یک تصادف جان باخته بود. او مطمئن نیست که چرا آنجاست، زیرا در مدرسه فقط چند کلمه با هیکارو رد و بدل کرد. با این حال، به نظر نمی رسد که هیکارو به طور کامل از دنیا رفته باشد، زیرا او به عنوان یک روح باز می گردد تا به قولی که به آئوی سائوتوم، نامزدش داده، عمل کند. از آنجایی که کورمیتسو تنها کسی است که می تواند او را ببیند، از او می خواهد که به جای او به قولش عمل کند. کورمیتسو با انجام درخواست او سعی می کند به وعده های هیکارو به بقیه "دوست دخترانش" عمل کند و به آنها کمک کند بر سوء تفاهم های گذشته غلبه کنند و روابط شکسته را ترمیم کنند. اما وضعیت مرگ هیکارو در هاله ای از ابهام قرار دارد، زیرا مشخص نیست که آیا او واقعاً در یک تصادف مرده است یا نه...