یک روز آفتابی و آفتابی، زنی از خانه من بازدید کرد و از من پرسید که آیا علاقه مند به مدیریت یک سیاه چال همراه با حمایت الهه هستم؟ اما البته من قبول نکردم. آه؟ آیا نباید فردی را که در دردسر است نادیده بگیرم، به علاوه اگر او یک زن زیباست؟ به هیچ وجه! این خیلی آزاردهنده است، و چرا باید این کار را انجام دهم؟ من الان از زندگی راحتم کاملا راضی هستم، دور انداختنش خیلی احمقانه است... آه خوب است، پس باید به دنیای دیگری برود، استاد سیاه چال شود، یک سیاهچال را مدیریت کند و با مشکل گردش مانا مقابله کند؟ قابل درک است، اما چگونه این کار را انجام دهیم؟