خلاصه
در یک خانه متروکه قدیمی در یک شهر کوچک، دختری به تنهایی زندگی می کند. مردان اغلب با هدایایی به دیدن او می روند. در همین شهر پسری زندگی می کند که آرزوی قهرمان شدن را دارد. هنگامی که آنها ملاقات می کنند، چرخ های سرنوشت برای هر دو آنها و برای همه کسانی که با هواجه درگیر هستند می چرخد.