خلاصه
آئوتو از نظر فنی قرار بود مرده باشد، اما به لطف درخواست خواهر کوچکترش میکا از الهه آب، میکوری، که خواسته او را برآورده کرد، او زنده شد. اگرچه در این روند، الهه معبد هانامیکوا، میکوری، قدرت فوق العاده خود و توانایی کمک به مردم شهر را از دست داد. میکا با احساس گناه که یک آرزوی خودخواهانه او را از جادوی میکوری باز میدارد، این وظیفه را بر عهده میگیرد که برای هر کسی در شهر مفید باشد. میکوری در نهایت نقش الهه را به میکا واگذار می کند و قدرت جادویی کمی را که برایش باقی مانده است به او می بخشد. اکنون به عنوان یکی از بسیاری از نگهبانان شهرش، میکا تلاش می کند تا خواسته های مردم را در ناامیدترین شرایطشان برآورده کند.