سرن، دختر بزرگ یک خانواده دوک، با خواهرش ماریتا، که گفته میشود زیبارویی بدیع است، مقایسه میشود و با نام «شاهزادهی ساده» بزرگ شده است. او شنیده می شود که نامزدش شاهزاده هلیوس و دوستانش در مورد اینکه چگونه ماریتا باید به جای سرن همسر شاهزاده خانم باشد صحبت می کنند. برای اینکه شاهزاده هلیوس را خوشحال کند، او می خواهد نامزدی را بدون ایجاد مشکل برای کسی قطع کند. با گربه سیاهی که از "فرمانده جادوگران یخ"، وایول قرض گرفته است، آشناست، او قصد دارد نامزدی دوستانه را لغو کند.