خلاصه
زمانی، یک قهرمان به دنیای دیگری احضار شده است تا پادشاه شیطان را شکست دهد. پس از پایان جنگ 3 ساله، قهرمان ستوده، شاه شیطان را به قتل رساند و پس از اخراج، به زور به زمین تبعید شد. "به من استراحت بده! الفها علاوه بر نژاد جانوران، کوتولهها و نژاد شیاطین. حتی با وجود اینکه میخواستم در دنیای متفاوتی که نجات دادم حرمسرا بسازم! رویای من روی زمین، جایی که اصلا جادویی وجود ندارد، محقق نخواهد شد. " بنابراین، قهرمان به تنهایی باز می گردد. بدون اشتباه استرداد به زمین این بار، او حرمسرایی برای خودش در دنیایی متفاوت خواهد ساخت.